۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

خربزه نوبر

روزی شیخ در میانه بازار میرفت در طلب خربزه نوبر، که جماعت بر وی رسیدند، هراسان و شتابان با سلاح هایی گرم و سرد در دست
شیخ را پرسیدند : یا شیخ چه کنیم تا حاکم جابر را از تخت به زیر کشیم؟
شیخ پس از آنکه سراغ خربزه نوبر را از آنان گرفت لختی بیندیشید و گفت: ای جماعت، تلاش کنید تا بخوانند روزنامه را در همه گوشه کنار مملکت، همه باید بخوانند بسیار تا بتوان چاره ای نیک اندیشید
پس جماعت بر سر شیخ بریختند و تا میخورد بزدند و عربده کشان برفتند

۱ نظر:

  1. در بلاگ جوابتان را دادیم. ضمنا افتتاح اینجا مبارکه

    پاسخحذف